mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2   3      >
 
+ هادي 
با سلام
بعضي از خانقاه ها بر عليه همديگه مطلب مينويسند و سايت و وبلاگ درست ميکنند، در حقيقت من به شما شک کردم چون به خانقاه حسين حيدرخاني هيچ اشاره اي نشده و مطلبي نگذاشته ايد.
شما که ادعا ميکنيد قصد روشنگري داريد خيلي عجيبه!!!!
انشا الله از اون گروهها نباشيد که بخواهند رقيبشونو از دور خارج کنن و دلسوز ائمه و مردم نباشن.
پاسخ

هادي جان سلام هيچ فرقه اي فرقه ديگر را قبول ندارد و تمام فرقه ها خود را برحق دانسته و ديگر فرقه ها را باطل تمام فرقه ها منحرفند ائمه اطهار هيچ فرقه اي را تاييد نکردند شيعه بودن افتخار بنده و شماست اميدوارم ريشه تمام فرقه از بين برود و مردم فقط تابع اسلام که مروجين آن مراجع تقليد هستند باشند
+ ژ 
در خانقاه ذهبيه احمديه تهران قطب کي هست؟قطب که دزفول است.تهراني ها از کي پيروي مي کنند؟
پاسخ

آقا يا خانم ژ سلام فرقه ذهبيه احمديه يک قطب دارد بنام حسين عصاريان و رئيس خانقاه تهران سيد محمد جعفر باقري مي باشد
+ كاوش 

پاسخ دهيد
1)سلسله ذهبيه مهدويه چه فرقي با احمديه داره؟

2)با توجه به نوشته هاتون:

سيد عليرضا حسيني:پس جواب خود را گرفتيد بعلت اينکه فرقه ذهبيه اشراقيه نفاقش نسبت به باطل کمتر است و انحرافاتش بيشتر است عريان تر است اهل شريعت سريع پي به انحراف اين فرقه خواهد برد(چرا که از نفاقشان به سمت کفر گرايش دارد و عريان شدن منافق کشف شدن باطل است )ودرنتيجه جذب فرقه ذهبيه اشرقيه نخواهند شد و اما چون فرقه ذهبيه احمديه نفاقش بيشتر است و وجه تمايز او به شيعه الظاهر کمتر ،تشخيص انحراف اين فرقه براي اهل تشيع وشريعت مشکلتر است و احتمال جذب به اين فرقه بيشتر است

از انحرافات مهدويه بگيد لااقل 1.2 مورد

3)ايا اعضاي احمديه و مهدويه همو قبول دارن؟

پاسخ

سلام انشعابات گوناگون در فرقه ذهبيه آن‏قدر فراوان است كه نام آن را اغتشاشيه گذاشته ‏اند ، مثلاً سيد عبدالله برزش‏آبادى از دستور پير و مراد خود ، خواجه اسحاق ختلانى نافرمانى كرد . آقا محمد بن رفيع جيلانى ساكن محله بيد آباد اصفهان ، شاگرد سيد قطب‏الدين نيريزى ، توجهى به برگزيده پير و مراد خود نكرده و از تبعيت محمد هاشم درويش شيرازى سرپيچى نمود و خود پايه انشعاب ديگرى را گذاشت . و اين جدايى از فرقه ذهبيه را ، سيد صدر الدين كاشف دزفولى و بعد از او ، حاج سيد محمدرضا دزفولى و بعد از او حاج سيد حسين ظهير الاسلام دزفولى و بعد از او حاج سيد اسدالله گوشه‏گير دزفولى با اغتشاش ديگر ادامه دادند . انشعاب ديگر، پس از مرگ سى و پنجمين رئيس فرقه ذهبيه ، ميرزا ابوالقاسم راز شيرازى انجام گرفت . عناوين مختلف سلسله ذهبيه كبرويه ـ منسوب به شيخ نجم الدين احمد بن عمر خيوقى خوارزمى ( متوفاى 618 ه ) ـ و سلسله اغتشاشيه ـ منسوب به عبدالله برزش آبادى مشهدى كه از تبعيت شيخ اسحاق ختلانى و سيد محمد نوربخش سرپيچى كرد و ذهبيه مهدويه ـ منسوب به سيد على مبداء معروف به كفرى ـ تشتّت فرقه‏هاى ذهبيه را نشان مى‏دهد تا انجا که بنده تحقيق کردم هيچ فرقه اي فرقه ديگر را قبول ندارد و به جز فرقه خود،ديگر فرقه ها را منحرف مي دانند و فقط خود را حق مي کنند و اگر در پاره اي موارد باهم همکاري دارند اين همکاري تاکتکي است و غالبا بخاطر وجود دشمن مشترک است در ضمن برخي فتاوي مراجع در مورد فرقه ذهبيه مهدويه: سوال: بسمه تعالي با توجه به تاسيس و ترويج فرقه ي تازه اي به نام مهدويه اشراقيه گمناميه که مرکز فعاليت انها دزفول مي باشد خواهشمند است در مورد اين فرقه و عقايدشان ما را راهنمايي کنيد. با تشکر پاسخ ها: آيت الله العظمي صافي گلپايگاني: بسم الله الرحمن الرحيم ج-غير از فرقه ناجيه شيعه اثني عشريه که ملتزم و متمسک به ولايت اهل بيت عليهم السلام ميباشند و معروف و مشهورند فِرَق ديگر اگر چه خود را در اصل در شيعيان و اهل ولايت معرفي کنند،از طريق مستقيم منحرف و گمراهند. 4جمادي الثانيه1429 ايت الله العظمي بهجت: بسمه تعالي خبري از ان نداريم و اگر انها هم از فرقه صوفيه باشند ،بر باطل هستند. ايت الله العظمي مکارم شيرازي: اين گونه فرقه ها که متاسفانه به واسطه افراد سودجو يا مزدوران بيگانه براي ايجاد تفرقه هر روز در گوشه و کنار پيدا مي شوند فرقه هاي گمراهي هستند که بايد از انها پرهيز کرد. دفتر ايت الله العظمي فاضل لنکراني(رضوان ا... تعالي عليه): از عقايد اين فرقه اطلاعي نداريم. و با نظر مرحوم اقا راه صحيح هدايت همان است که در طول تاريخ توسط فقهاي بزرگ شيعه بيان شده است ، و هم اکنون نيز توسط فقهاي عظام تبيين ميشود و برمقلدين لازم است طبق ان عمل کنند و هر کس از اين طريق هدايت تحت هر عنواني جدا شود و فرقه خاصي ايجاد کند انحراف از صراط مستقيم است که البته خود سردمداران ان مي دانند که اين تشکيلات بي اساس جز براي عوام فريبي و سوء استفاده از عواطف و احساسات ديني مردم چيز ديگري نيست . لذا بر مومنين لازم است که با حفظ هوشياري خود فريب اين گروه هاي مختلف را نخورند و به دام شيطان گرفتار نشوند 5/3/87 ايت الله العظمي مظاهري: بسمه تعالي عقايد شيعه را اينجانب در اخر رساله توضيح المسائل اورده ام و هر عقيده و هر فرقه که عقايد انها با شيعه ناسازگار باشد صحيح نيست و بايد از آن پرهيز کرد.
+ مريد 
با سلام . دوستان ،من چند وقتي است که با جناب آقاي محسني و دوستان ايشان آشنا شده ام و در جلسات آنها در دزفول و تهران شرکت ميکنم . من هيچگونه تعصب خاصي بر روي فرقه اي ندارم ولي در اين جلسات چيزي بغير از شريعت محمدي(ص)و صحبتهايي که همه مطابق عقل و دين بود چيزي نديدم . تمامي صحبتها و توصيه هاي جناب محسني جهت تزکيه نفس و بصورت بسيار ساده ميباشد که بر روي رفتارهاي اجتماعي و فردي خود من بسيار موثر بوده است . تمامي افرادي را که در اين جمع ميبينيد افرادي بسيار مودب که با همديگر و با سايرين با نهايت ادب و احترام رفتار ميکنند به تمامي موازين شرعي عمل ميکنند و هيچگونه بدعتي در آن ايجاد نکرده اند (بر خلاف چيزهايي که درمورد ايشان ميگويند ). نگاه من به زندگي و جهان و دين بسيار بازتر از قبل شده . لذتم از زندگي و عبادتم بيشتر شده و خدا را بسيار شاکرم که من را در اين مسير قرار داده . ضمنا" وقتي در اين راه قرار گرفتيد اتفاقهايي نيز شما را مصمم تر ميکند که بايد رفت و ديد. به نظر من بايد از تاييد و رد کورکورانه و توهين بيجا دست برداشت . ورود به اين مجالس براي عموم آزاد است برويد بنشينيد و گوش کنيد اگر بر خلاف عقل و دين بود آنگاه . . .
پاسخ

آقا يا خانم مريد سلام
يکي از خلاف شرع اين فرقه مخالفت با مراجع است مراجع فتوي بر مخالفت با اين فرقه ها داده اند و با برگذاري مراسمات اين فرقه ها مخالف هستند و رفتن در تجمعات اينها را خلاف شرع و حرام دانسته اند
شايد شما خلاف شرعي نبينيد ولي نديدن شما دليل بر نبودن خلاف شرع نمي باشد
آقاي محسني يا بايد مجتهد (اسلام شناس) يا مقلد يکي از مراجع باشد يا عمل به احتياط کند
صورت اول که نيست چرا که ايشان در هيچ حوزه اي درس دين نخوانده وهيچ مجتهدي اجازه اجتهاد به او نداده
اما صورت دوم آقاي محسني بفرمايند از کدام يک از مراجع زنده تقليد، تقليد مي کند تا حکم فرقه مهدويه اشراقيه را در وبلاگ درج کنم
صورت سوم يعني عمل به احتياط مي کند که با توجه به نظر مراجع ايشان نبايد فرقه سازي کند
اما عزيز جان با عرض معذرت مثالي مي زنم
همه مي دانند که ترياک به ضرر جان است اما کسي که در مرض سختي گرفتار شده و در درد مي پيچد و ازترياک استفاده مي کندو دردش برطرف مي شود با تعجب از بقيه مي پرسد شما همه از بدي ترياک گفتيد ولي من جز خوبي چيزي نيديم و دردم را برطرف کرد چرا پزشکان از بدي ترياک مي گويند؟!
در هر حال شما از هرکس تقليد مي کنيد از او سوال فرماييد ارتباط خود و فرقه مهدويه و يا هر فرقه ديگر حکمش چيست ؟هرگونه اجازه داد شما به ان عمل کنيد تا در آخرت طبق حجت شرعي جواب گو باشيد
+ جواب 

گنجويان گنج زر و سيم بود

گرچه ولي بسته به زنجيربود

"گنج زري بوددراين خاکدان "

حيف که ازديده ي مردم نهان!

گنج صفت جاي به "ويرانه"داشت

خانه بر دشمن ديرينه داشت

رفت به لندن بر آن دشمنان

تا که زند ريشه ي ايرانيان

آخور خود کرده لژ اين وآن

گنجويان قائد مشتي خران

از زر وسيم دگران بهره ور

ليک زحال من و تو بي خبر

هرکه براين مسند والانشست

حرمت اسلام دريغا شکست!

اي شده نالان زحقيقت بيا

اين همه جفتک نزن ودست وپا

"چشم فروبسته اگر وا کني "

اين همه تزوير تماشا کني

"تا ره غفلت سپرد پاي تو

دام بود جاي تو اي واي تو"
+ حسين 


مگر فرقه ذهبيه چه مدت است وارد دزفول شده !!!

زمان شيخ انصاري اثري از فرقه ذهبيه در دزفول نبوده شيخ مرتضي انصاري مال 200سال پيش است در حالي که فرقه ذهبيه در دزفول 50 الي60 سال نهايتا 100 سال گذشته است

فرقه ذهبيه بواسطه خواجه عصاريان وارد دزفول شده قدمتي در دزفول ندارد چه برسد به زمان شيخ انصاري

لاعقل دروغي بگويد که با تاريخ وعقل جور دربيايد

+ حميد انصاري 
شما که قطعا شيخ انصاري را نديده ايد شيخ منصور را هم که درک نکرده ايي داستان و دروغ بافي هم حدي دارد .اگر چنانچه از افرادي دفاع ميکني که در حق اهل بيت مقصرند و معاويه و عمر را اولياء الله ميپندارند و پدر حضرت علي ع را کافر ميدانند و چشن گرفتن در روز عاشورا را نيک ميدانند ( ميتوانيد به آثار جلال الدين رومي مراجعه کنيد )قطعا بدان راه را گم کرده ايي. آيا نميداني شيخ پيرو همان اصولي بزرگ است که فتوا بر حرمت رفتن به خانقاه را داده آيا کتاب رسائل سه گانه مرحوم ميرزاي قمي صاحب قوانين را خوانده ايي که شيخ او را بزرگترين مجتهد قبل از خود ميداند ؟آيا خانقاه بدعت مسيحيان نيست ميگوييد نه برويد تاريخ تصوف را بخوانيد؟
پاسخ

حميد جان سلام هركس كمي با سلوك شيخ اعظم شيخ مرتضي انصاري آشنا باشد مي داند هرگز با صوفيه كه مورد لعن ائمه بوده است كوچكترين ارتباطي ندارداگر اينان از شيخ يا امثال شيخ دالي بر ارتباط داشته اند چنان آن را علم مي كردند كه گوش فلاك كر شودكسي كه كمي مرام شيخ را بداند جز خنديدن به چنين ادعا هاي چيز پاسخ نمي دهدهمينك نيز برخي از فرقه هاي ضاله بر آن هستند كه امام خميني را در سلسله خود جاي دهند تا شايد مقبوليتي بدست آورندانحرافات صوفيه بخصوص ذهبيه در بدعت گذاري آنقدر زياد است كه با اين كار ها خود را نمي توانند تطهير كنند
+ فرهاد 

با سلام و عرض ادب

شما اگر به قديمي هاي شهرستان دزفول اشنا باشيد و غرض و مرضي نداشته باشند و بخواهند حقيقت را بيان کنند يک روز ظهر تابستان وقتي شيخ مرتضي انصاري براي مهاجرت به نجف بايستي از شيخ خود کسب اجازه مي نمودندوقتي نزد جناب کاشف مي رونداو مهمون داردو به رسم ادب شيخ مرتضي انصاري منتظر مي ماندتا مهمان جانب کاشف تشريف ببرند و بعد اذن دخول بگيرنددر ان گرماي طاقت فرساي دزفول جناب شيخ مرتضي انصاري ميگويند2 ساعت منتظر مي مانند ووقتي جناب کاشف اين ارادات را از شيخ مرتضي مي بيند قبل از اينکه شيخ مرتضي حرفي بزند جناب کاشف به ايشان مي فرمايند شيخ شما همان طور که زير افتاب گرم به رسم ادب ماندي همين گونه نيز در اسمان علم و ولايت و تشيع همچون خورشيد تابناکوجاودانه خواهي شدخواهي . به ايشان اجازه سفر به نجف را ميدهند

برو تحقيق کن ببين کاشف از چه سلسله اي بوده وچراجناب شيخ مرتضي انصاري به ايشان ارادت داشته و اين ارتباط قطع کهنشده محکم تر و تا پايان زندگي مبارکشان با اين سلسله بوده و مستحکم تر هم شده تا جائي که به جناب ظهير نامه مي نويسند(منظورم شيخ مرتضي انصاري)که سيد ظهير يکي از اولياء الله در خانه شما مشغول کار مي باشند مبادا ايشان ازرده خاطر گشته طلفا از ايشان نهايت احترام و سعي خودرا بنما وقتي که نامه به سيد ظهير ميرسه چون نميدوانسته کدوم کارگر همون شخص مورد نظر ميباشد لذا هرروز يکي از آن کارگران شاغل براي ساختماني منزلش را دعوت ميکنه و دو حقوق و مزاياي بيشتري به ايشان ميدهند تا اينکه شيخمرتضي انصاري نامه اي به سيد ظهير مي نويسد که سيد خدا از شما راضي باشد که ان بزرگوار(همون شخصي که اولياءالله خوانده شد) از منزل شما با رضايت کامل خارج شدن

اگر برويد تحقيق کنيد خواهيد ديد همون منزلي که يکي ا اولياءالله در ان مشغول کار بوده همين مکاني است که الان معروف به مهدويه مي باشد.

اميدوارم که کافي باشه . دليلي که از من خواستي دليلي که شيخ مرتضي انصاري از همين سلسله مي باشد يا اسم يکي از نوادگان شيخمرتضي انصاري به نام آ شيخ منصور را شنيده ايد برويد تحقيق کنيد چرا اين شيخ بزرگوارو به وصيت کي ودرچه سلسله اي بوده و ارادت خاصي به کي داشته است.

دليل بسيار هست و گفته ها زياد .اما وقتي خواستن امام حسين را از پاي در اوردند به او هم تهمت خارجي زدن و گفتن هدفش از بين بردن دين اسلام است و اورا با نام قران و الله اکبر سر بريدند.هميشه دين ابزاري در دست دين ستيازن بوده وهست وخاهد تا اينکه امام عليه السلام ظهور نمياند وجنگ و جدلي که با همين اشخاص خودکامه که دين را به خدمت گرفته اند نه خود در خدمت دين باشندتا به اهداف نفساني خود برسند در ستيز باشند و اولين گروهي که درمقابل حضرتش صف ارائي ميکنند همين اشاخاص هستن به حضزتش مي فرمايند که ما براي تو مبارزه کرديم سختي کشيديم و هزار جوربرانمه ريزي کرديم که ظهور کني اون وقت تو به ما ميگوئيد که اين رفتار ما غلت است تو امام زمان نيستي و يک شيادي هستي که قصد فريب مردم را ميدهي همين ها اهستن که قدرت اعمال نفوذ در جامعه را دارند و فوري حکم قتل حضرتش را صادر ميکنند و در مقابلش به جنگ به پا ميخيرندو در اصل امام اگر جنگي ميکند با همين قشرر است که در مقابلش به جنگ مي ايستن وگرنه امام اهل گفتگوست وقدرت بيانش از کورش بالاتر است چطور کورش با رفتارش تمام دنيا را فتح کردبدون اينکه دست به شمشير ببرد واز دماغ کسي خون بيايددنيا را فتح ميکند با بيانش و رفتارش اما امام عليه السلام از اين قدرت برخوردار نباشد.امام با کسي جنگي ندارد و با او جنگ ميکنند اگر دقت کرده باشيم براي احياي دين ظهور خواهد کرد.دقت بفرمائيد احياي دين.يعني دين دست پخت افراد خود کامه خوهاد شد.

پاسخ

فرهاد جان سلام فرموده بوديد «شما اگر به قديمي هاي شهرستان دزفول اشنا باشيد و غرض و مرضي نداشته باشند و بخواهند حقيقت را بيان کنند»و بعد داستاني بيان فرموديد که براي ان هيچ سندي نياوردييد. به نظر شما يک محقق (شما يا من يا هرکس ديگر) به اين راحتي بايد شنيده اي که نه سندش مطرح شده نه ناقلش مشخص است، پذيرا باشد از کجا معلوم کسي که شما به او مراجعه کرديد بقول خودتان غرض مرضي نداشته باشد.بنده در مقابل سخن حق سر تعظيم فرو مي آورم اما نه هر سخني بي سندي ، بخاطر همين نيز بعد از مشاهده متن حضرتعالي بهتر ديدم علاوه براينکه به قديمي هاي دزفول رجوع کنم ،از خود خاندان آن بزرگوار تحقيق کنم و مفيدتر درآن ديدم که به کتابي که در مورد شيخ انصاري نگاشته شده رجوع کنم اگر خواستيد شما هم زحمت کشيده کتاب زندگينامه استاد الفقهاء شيخ انصاري را مورد مطالعه قرار دهيد خصوصيت اين کتاب اولا نويسنده ان از بستگان شيخ مرتضي انصاري است نويسنده شيخ ضياء الدين سبط شيخ پسر برادرشيخ منصور استکه پدر ايشان(پدر شيخ منصور)شيخ محمد حسن داماد و شاگرد شيخ مرتضي انصاري بوده و او را کاملا درک کرده در اين کتاب شيخ ضياءالدين مطالبي رابيان مي کند که از شيخ منصور شنيده است فرهاد جان نويسنده کتاب زندگينامه استاد الفقهاء شيخ انصاري اينکه در قيد حيات نيست يعني از قديمي هاست که مد نظر شماست بعلاوه از بستگان شيخ است و قائدتا نبايد غرض مرضي داشته باشد قطعا خاطرات شيخ در خانواده صحيح تر است تا کساني از بيرون که نه نامي دارند نه سندي ارائه ميدهند و معمولا براي تاييد سلسله خود، بزرگا ني را به دروغ به خود وصل مي کنند تا بواسطه محبوبيت و مقبوليت بزرگاني چون شيخ مرتضي خود را مشروعيت بدهندنه در اين کتاب نه در هيچ کتاب معتبرديگر و نه هيچ يک از بستگان شيخ مرتضي انصاري و... اين ادعاي شما را تاييد که نکرد هيچ همگي بصراحت رد کردنند که حاشا و کلا شيخ با فرقه ذهبيه ( چه از نوع مهدويه چه از نوع احمديه چه کاشفيه و...) قرابتي داشته باشددرثاني مرام شيخ را اگر بررسي کنيد يعني کتب ايشان و آثار ايشان از رسائل تا مکاسب و... مشي ايشان با فرقه هاي صوفيه همخوني ندارد و هيچ سندي برتاييد سخن شما نبود که اگر بود ذهبيه ها گوش فلاک را کر مي کردند و به گفته هاي دروغين که نه ناقلي دارد نه سندي بران است اکتفا نمي کردند فرهاد جان از شما ارائه دليل خواستم نه ادعا بدون سند اميدوارم اگر من بعد سخني فرموديد پشت بند آن سند ارائه دهيد ارادتمند شما سيد عليرضا حسيني
+ ک 


من با اين دراويش مخالف هستم ولي اين گفتگوي جالب و خيالي شما هم خنده دار بود... عجب درويش بي عرضه اي بوده چون انگار بيشتر خواسته باهات همکاري کنه

از اين به بعد خواستيد نمايشنامه دربيايد يه کاري کنيد اون طرف يه کم مخالفت هم بکنه

+ فرهاد 

مببخشين بازم مزاحم شدم

برادر بس که ناراحت بودم کلي گوئي کردم بخدا شرمنده فکر کنم بسياري جاه انداختم اشتباه املائي زيادي داشتم و جمله بندي غلت منو مورد عفو وبخشش قرار دهيد.اما دوست گرامي اينگونه که خوندي يا شنيدي نيست که نيست. شيخ مرتضي انصاري از همين سلسله ذهبيه بوده برو تحقيق کن

شيعه اي که امروزه همه به ان مي باليم هديه همين دروايشه به ايران کا اگر دروايش نبودند الان شيعه نبودي اين مزد زحماتي که براي هدايت ما کشيدن.

اينها باو رکنيد تمام برنامه هاي استعمارانگليسه رفتن در تاريخ ايران سيريکامل کردن ديديدن هرجا کسي باعث جمع اوري داري نظريه در ايران انجارا به هر عنواني زير تيغ تبليغات منفي خود گرفتن.نمونه در سيستاني که يعقوب قيام ميکند چه بلائي بسرش اوردن از فقر به چه روزي افتاده. شمال را که ميرزا کوچک خاني داشتن به بي عرضگي نداشتن جنم مردانگي در زبان انداختن.ترک هارا که در قيامهاي 100 ساله احير نقش افرين بودن چنان مايه تمسخر قرار دادند و لرهارا که کريم خاني که هنوز درجهان کسي بفکر دمرکاسي نبود فکر دمکراسي داشت و با قيام بر عليه رضا شاه کردن به چه روزي انداختن و دروايشي که با قيام خود ايران را ازچنگال اهل سنت در اورده و دين مبارک شيعه را به ايران حکم فرما کردن عمال خارجي مي نامند.

اگراينان عمال خارجي هستن اين همه سفرهاي حضرات ايات به انگليس مسکو پاريس واسه چيه.وقتي ميري دفتر فلاني ميگن تشريف نداره در سفره کجار فتن حاج اقا؟ جواب ميدن رفته لندن

پاسخ

سلام فرهاد جان دوست عزيزدر مورد شيخ بزرگوار مرتضي انصاري ادعاي فرموده ايد اگر لطف كنيد درمورد ادعاي خود سندي آدرسي بيان كنيد تا استفاده كنيم ممنون مي شوم چرا كه هر انچه بيشتر تحقيق كردم كمتر يافتمشيخ انصاري اين عارف بزرگ هرگز با صوفيه دم خور نبوده و بقول ايت الله فاطمي نبا عرفا اول مجتهد بودند ثم عارف شيخ انصاري مجتهد بود و سپس به درجات عرفان رسيدگنجويان يا عصاريان در كجا اجتهاد پيدا كردند و چگونه مجتهد نشده عارف شدند!!!عزيز برادر آيا وجود خدمات دليل بر هادي بودن انهاست اگر چنين است ما بايد مديون كساني باشيم كه اسلام را به ايران آوردند آيا مي دانيد چه كساني اسلام را به ايران آورند ؟ و مسلماني ما مديون كيست؟بنده اگر كمي صبر كنيد در آينده اگر عمري بود وقتم اجازه داد از كتب خود اين فرقه انحرافاتي را بيان خواهم كرد كه با اصول اوليه شيعه در تضاد است هرگز براين عقيده نبودم كه دراويش يك نوع انحراف دارند هرگز براين باور نبودم هركسي را كه دراويش مدعي بودند از انهاست راست است در همين زمانه خيلي از اين فرقه ها امام خميني را يا ايت الله العظمي بهجت را يا سيد علي قاضي و...به دروغ از سلسله خود مي دانند تا از وجاهت آنها براي خود مقبوليتي دست پا كنند
+ فرهاد 

با عرض سلام

ايا گفتن انچه را که عمل نميکنيم انحراف است. ايا اسلام وقران نفرموده اند انچه را که ميگوئيد عمل کنيد.ايا پيغمبر(ص) نفرمودند من را کامل کردن اخلاق برانگيخته شدم ايا يغمبر راستگوئي را برامت مقدم ندانسته.اياوقتي پيغمبر مکه را فتح کرد خواستن پدر معاويه را بکشند چون شهادتين جاري کرده بود خون را حرام دانست.اياوقتي ان بچه را به نزد پيغمبر اوردن تا نصيحت کند که برويد فردا بيائيد تا يک روز ازترک عمل خرما خوردن بگذرد که نصيحتش همراه با عمل در بچه کارگر واقع شودو در درون بچه نفوذ کند وبپذيرد نبود پس اسلام غير از تسليم به فرمان الهي چيزي ندارد و ميفرمايند انچه را که ميگوئيد عمل کنيد.ما که چنين پيغمبري داريم که دستور به اجراي حسن اخلاق داده چطور به مردم دروغ ميگوئيم.چرا الکي تحقيق نکرده بخاطر گرمي بازار خود يا بعضي ها که به جد هدفي جز رونق بازار خود ندارند مورد سو استفاده قرار ميگيرد.ايا نديده غيب ميگوئيد.

والله به پير به پيغمبر من در تمام پس تو ها و تمام ريشه اي اينها رفته ام ايني که شما ميگوئيد نيست که نيست. بخدا قسم دروغ دروغ دروغ هست.

شيعه 12 امامي مطلق پايبند به اصول شيعه ومعتقد به اين که شريعت گر نبودي اولياء را

طريقت کي رسيدي اولياءرا

تنها فرقشان اين است که به عل نگاه ميکنند به گفتن توجه اي ندارندوچون امروزه فقط روز گفتن و خودفريفتن است وديگران را سرکيسه کردن به مبارزه با انها برخواستن و

بخدا اينان که بدروغ در راستاي اهداف استعمار قدم بر ميدارند هدفشان جز ريشه زدن تشيع واقعي نيست که نيست چرا چون استعمار انگليس وقتي ديددر تارخ که دراويش ايران گرفتن و از اهل سنت به سوي شيعه راهنمائي کردن ترس از اينکه مبادادوباره به قدرت برسند که به حق هم ميترسند ودست استعمار را ازدامن شيعيان کوتاه کنند انان با تبليغ اينکه ايناناز طرف خارج هدايت ميشوند براي عناصر واقعي خود خوراک اتش تهيه تهيه نموده اند.

برادر فرداي قيامت از تو مي پرسند خودت چه کردي منظور انچه انجام دادي خودت کشف کردي به حقيقت رسيدي يا سواري دادي.اگر سواري دادي که باختي اما اگر به حقيقت رسيدي وخودت خوب را از بد تشخيص دادي اون وقت است که مسرور و پر بار خواهي بود

دوست عزيزاول کتاب بحار النوار نوشته انچه که من جمع اوري کردم احاديث وگفتاريست که منصوب به ائمه است و در صحت و صدقش خبري در دست نيست شما بعد ازمن درپي راست يا دروغ ان باشيد.

متاسفانه امروزه همه استناد ميکنند به احاديثي کهخود جمع اورنده اش به ان شک دارد.حتما" مقدمه بحار را مطالعه کن.

+ موزون 
ديسون : « کتب مرجع دزفولي را دريابيد » طولانيه ولي مهمه...لطفا بخونيد

www.disoon.blogfa.com
+ عادل 
آقاي نويسنده مواظب باش روز حسابي هم هست
پاسخ

اگر اشتباهي از اينجانب مي بينيد لطفا بصورت مستدال و شفاف (نه بصورت كلي) بيان بفرمايد تا جبران كنم
+ عادل 
سلام چه خوب بود آقاي نويسنده از انحرافات فرقه هاي دزفول مطالبي نيز مي نوشتند
پاسخ

چشم اقدام خواهم كرد
+ موزون....ديسون 
ديسون : «کادر عشق» رو بخونيد و يه راي کوچولو بديد لطفا0402

 <      1   2   3      >