سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظر مراجع در مورد حضور در خانقاه و شرکت در مجالس صوفیه

ارسال شده توسط سید علیرضا حسینی در 89/9/1:: 4:29 عصر
نظر 7 نفر از مراجع درباره صوفی‌گری از کتاب استفتائات جدید نقل شده است.
آفتاب: نظر 7 نفر از مراجع درباره صوفی‌گری از کتاب استفتائات جدید نقل شده است. 

استفتاء: حضور در خانقاه و شرکت در مجالس صوفیه و پیروی از دستور قطب و امثال آن چگونه است؟

حضرت آیت الله سیستانی‌: جایز نیست

آیت‌الله مکارم شیرازی‌: عموم فرق صوفیه دارای انحرافاتی هستند. از آنها و مجالس و محافل‌شان اجتناب کنید.

حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی: فرقه صوفیه از فرق منحرف هستند و قطب و خانقاه و عناوین دیگری شبیه اینها هیچ یک در اسلام از حضرت رسول اکرم و ائمه هدی (علیهم السلام) سابقه ندارد. تمامی اینها بدعتهایی است که افراد جاه طلب و شیفته دنیا برای جلب مردم بوجود آورده‌اند. معاشرت با این گروه و رفتن به خانقاه و مجالس آنان حرام است.

حضرت آیت‌الله تبریزی‌(ره): ترویج باطل جایز نیست.

حضرت آیت‌الله بهجت: جایز نیست.

حضرت آیت‌الله فاضل لنکرانی‌(ره)‌: جایز نیست.

حضرت آیت‌الله گلپایگانی‌: امور مذکوره ترویج باطل است و جایز نیست.
برگرفته از سایت آفتاب
کد مطلب : 114353

احتمال نصب تابلوی بیمارستان الغدیردر روز عید غدیر(چهلم گنجویان)

ارسال شده توسط سید علیرضا حسینی در 89/8/25:: 4:19 عصر

 

با درخواست مردم دزفول و پی گیری های مسولین محترم دزفول،خصوصا امام جمعه محترم دزفول «حاج اقای قاضی» نام بیمارستان بزرگ دزفول( که به ناحق بعد از افتتاح ،به نام سی نهمین قطب فراماسونری ذهبیه عبدالحمید گنجویان تبریزی نامیده شده بود.) سال گذشته در روز عید غدیر به نام مبارک الغدیر نام گذاری شد. و با نصب بنری بر سردرب بیمارستان کلمه الغدیر برچشم مردم دزفول نمایان گردید.

دراویش ذهبی ها تلاش های زیادی کردند تا بتوانند نام الغدیر را حذف و نام سی نهمین قطب تبریزی لندن نشین عبدالحمید گنجویان را به مردم دزفول تحمیل کنند، در این بین نماینده دزفول با آنها هم صدا شد، ولی بعلت اینکه بیمارستان از اموال دولت بوده کاری از پیش نبردند.

انشالله درآینده ای نزدیک (احتمالا روز عید غدیر) تابلو بیمارستان الغدیر بر سر درب بیمارستان بزرگ دزفول نصب خواهد شد.

اینجانب چون مردم دزفول ضمن تشکر ازمسولین خصوصا امام جمعه محترم حاج آقای قاضی،  مواردی را خدمت دوستان یاد آور می شوم.

1-زمین بیمارستان:

زمین بیمارستان دولتی الغدیر ازقبل از انقلاب جز اموال مستقیم دولت بوده که به وزارت بهداشت جهت ساخت بیمارستان واگذار شده است.

2-ساختمان بیمارستان:

برای ساخت بیمارستان جناب آقای درویش زاده نماینده دور پنجم دزفول هفت میلیارد ریال(با ارزش پول 14سال پیش) ازمجلس تخصیص بوجه، بابت ساخت بیمارستان بزرگ دزفول ردیف اعتبار می گیرد.

ونیز اقای اقامیری نماینده دور ششم دزفول 10 سال پیش 17 میلیارد ریال ازمجلس تخصیص بوجه، بابت ساخت بیمارستان بزرگ دزفول ردیف اعتبار می گیرد.

این مبالغ به غیر از پول های است که از ستاد بازسازی جنگ جهت بیمارستان دریافت می شود.

3-کمک خیرین:

لازم به توضیح است سهم کمک خیرینی که درساخت بیمارستان کمک کردند کمتر 15تا 20 درصد ساخت بیمارستان می باشد که البته خیرینی که در ساخت بیمارستان ( نه زمین و تجهزات و نگهداری) دو دسته بوده اند

الف: خیرین بی ریا غیر صوفیه که به دور از هیاهو کمک کردند.

ب: دراویش ذهبیه :

عمده کمکی که از ناحیه دراویش بوده درساخت بیمارستان (باز تاکید می نمایم نه در زمین و نه در تجهیزات و نه درنگهداری فقط در ساخت بیمارستان) به این شرح می باشد:

زمانی که حاج آقا اراکی نماینده ولی فقیه در اروپا بوده اند در سال 75 جناب آقای عبدالحمید گنجویان نامه به حاج آقای اراکی می نویسند،

  بنده خانه ای در تبریز دارم و دادگاه انقلاب آن را مصادره کرده و مرا ممنوع معامله کرده ( عبدالحمید گنجویان از اعضای فراماسونری لژ شمس بوده) در صورت امکان از رئیس قوه قضایه( ایت الله یزدی) درخواست شود خانه از مصادره دادگاه انقلاب بیرون آید و فروش رسد و در تکمیل بیمارستان هزینه شود حاج آقای اراکی نیز نامه به رئیس قوه قضایه می نویسند و ریاست قوه قضایه به شرط فروش وهزینه شدن مبلغ منزل در بیمارستان بزرگ دزفول موافقت می نماید ( در اصل اقای گنجویان روغن ریخته و مصادره شده را نذر حضرت عباس میکنند چرا که قبل از این وکلای ایشان بسیار تلاش می کنند که اموال ایشان را از مصادره بیرون آورند ولی موفق نمی شوند)

این کل کمک دراویش ذهبیه در ساخت بیمارستان بوده ولاغیر.

ذهبیه اگر راست میگن بفرماید این منزل چند متر بود؟ چقدر فروش رفته و این منزل نسبت به قیمت تمام شده بیمارستان چند درصد است؟؟؟

براستی چرا ذهبیه نمی رود زمینی تهیه کند و بیمارستانی خصوصی بسازد و نامش را هرچه دلشان می خواهند بگذارند چرا با موج سواری بر خدمات دلت و باریاکاری خود را خیر مطرح میکند.

4-هزینه نگهداری بیمارستان:

در ایران هزینه نگهداری یک بیمارستان طی سه سال معادل ساخت همان بیمارستان است هزینه نگهداری بیمارستان الغدیر از اول تا کنون تماما با دولت بوده است .

5-هزینه تجهیزات بیمارستان ،حقوق کارکنان بیمارستان، اعم از کادر پزشکی، پرستاری و خدماتی و ...و به عهده دولت بوده و هست.

6- الغدیر اسمی است که همه محببان علی علیه السلام دوستدارآن هستند، مگر اینکه دراویش  معتقد به این باشند که مقام گنجویان فراماسون از امام اول شیعیان بالاتراست.

حالا فرضا این بیمارستان را تماما گنجویان ساخته ، سوال این است ذهبیه مدعی است دوستدار حضرت علی هستند!!! و با مرام هستند درویش هستند که برای خلق نه نام خود!!! خدمت میکنند تا رضایی خدا را بجا اورند و دنبال نان اسم نیستند چرا از نام الغدیر بدشان می اید!!!

گنجویان این مرید مولا(البته مولای ایشان نمیدانم لندن است یا نجف) چرا این همه در پی اثبات منیت خود بوده؟

ایا این از مرام درویشی است که نام خود را برتر و بالاتر ازحضرت علی علیه و اسلام بدانند؟

براستی رسم دراویش هست برای نام قطب فراماسونری خود این همه هیاهو کنند؟ و این همه دروغ نیرنگ بکار برند؟

ریاکاری تا کی؟ ایا فکر نمیکنند ماه پشت ابر نمی ماند؟ و مردم پی به دروغهای و ریاکاریهای اینها خواهند برد؟

 

 


آشنایی با عبدالحمید گنجویان قطب فراماسونری فرقه ذهبیه احمدیه

ارسال شده توسط سید علیرضا حسینی در 89/7/25:: 1:25 عصر

گنجویان کیست؟؟؟گنجویان قطب فراماسونری ذهبیه

مشخصات شناسنامه ای

نام : عبدالحمید که برخی به اشتباه عبدالمجید نیز می نامند

نام خانوادگی: گنجویان

نام پدر: محمدجواد

متولد :تبریز

زبان :ترک تبریزی

شغل: دامپزشک،مدافعانش او را متخصص پوست می دانند

 

محل سکونت: تا قبل از انقلاب گنجویان در تبریز سکونت داشته. و درآستانه انقلاب به علت عضویت درتنها لژ فراماسونری تبریزاز ایران به لندن فرار می کند .و کلیه اموال ایشان توسط دادگاه انقلاب اسلامی مصادره و ممنوع المعامله می شود.

عبدالحمید گنجویان سی و نهمین قطب فرقه ذهبیه احمدیه که به مدت 56 سال قطبیت این فرقه را داشته ،از این مدت 6 سال قطب صامت بوده و50 سال قطب ناطق این فرقه بوده

قطب صامت با ناطق در فرقه ذهبیه احمدیه به چه معناست؟

در مسلک این فرقه کسی که قطب(بالفعل) بوده بعنوان قطب ناطق مطرح بوده و کسی که جانشین او خواهد گردید قطب صامت(بالقوه) می باشد

 

ماسون بودن گنجویان

گنجویان در لژ شمس که به تاریخ 19 آوریل1961تاسیس گردیده ،عضو می شود عضویت گنجویان در لژشمس مصادف با قطبیت ناطق اواست

لژفراماسونری شمس از لژهای وابسط به گراند اوریان (شرق اعظم) فرانسه بوده است.(1)

در نمایشگاه وزارت اطلاعات در قم اسناد ماسون بودن عبدالحمید گنجویان درج می گردد.

 56 سال قطبیت عبدالحمید گنجویان

وحید اولیاء قطب سی هفتمین فرقه ذهبیه در خانقای احمدیه شیراز دفن شده که طبق سنگ مزار ایشان تاریخ تولدش1286 قمری بوده و تاریخ فوتش به تاریخ26 صفر1375 درج شده است

گرچه در کتاب کوثر نامه ص یازده در پاورقی تاریخ فوت او را چهارشنبه 25 صفر1375مطابق با 19مهر1334عنوان نموده اند

اگر از تاریخ فوت وحید اولیاء حساب کنیم تا کنون56 سال گذشته   

       56=1375-1431

که البته از این زمان 6سال گنجویان قطب صامت بوده است یعنی بین سالهای 1375تا1381که قطبیت ناطق حب حیدر قطب سی و هشتمین قطب فرقه ذهبیه احمدیه (حب حیدر  متولدرجب1295 وفات13 ذیحجه 1381)

برخی بر این باورند که گنجویان چندین سال است که مرده اما بخاطر اختلاف بر سرجانشینی او مرگ او را مخفی کرده اند

امروز دیروز با مدافعان ذهبیه تماس های برقرار کردم، و مرگ گنجویان را تایید کردند، ولی اکثرا درپی مخفی کردن خبر فوت گنجویان بودند.

تحلیل ها براین است  فرقه ذهبیه قصد دارد ، جسد گنجویان را از لندن به دزفول آورده در خانقاه دزفول دفن کنند.( این امر برای تثبیت قطبیت حسین عصاریان این داروساز79 ساله بسیار مهم است.)

امیدوارم مسئولین ذی ربط هشیار باشند ،چنانچه شطرنج بازان پشت پرده ذهبیه دست به چنین حماقتی بزنند مردم شریف و مسلمان دزفول به تکلیف خود در مورد این فرقه ضاله عمل خواهند کرد.

------------------------------------

(1)کتاب« اسناد فراماسونری در ایران» ص189 الی193


مغالطه سید احمد آوایی در مورد مبارزه با فرقه ذهبیه

ارسال شده توسط سید علیرضا حسینی در 89/5/23:: 3:0 عصر

پاسخ شبهه ای که سید احمد اوایی مطرح می فرمایند:

شبهه:

سید احمد آوایی در افشاگری یک: «درافتادن با دراویش دزفول باعث جذب بیشترمردم به  آنها خواهد شد!!!»

پاسخ

اولا

آیا اعلام اینکه دشمن وجود دارد باعث جذب مردم به دشمن خواهد شد!!! یا باعث توجه مردم به خطر وجود دشمن خواهد بود؟

سوال را با مثالی توضیح می دهم:

فرض کنید دشمن حمله کرده و به دروازه های دزفول نزدیک شده وکسی یا کسانی این خبر را به مردم اطلاع می دهند چه اتفاقی می افتد؟ اولین اتفاقی که در دزفول خواهد افتاد جذب مردم به سوی دشمن است!!! یا در اولویت قرار گرفتن توجه به خطر دشمن است؟ و اینکه چه باید بکنیم چگونه از خود دفاع کنیم و..

 خنده اور است که کسی که در کمیسیون امنیت ملی است بیاید بگوید حرفی از دشمن نزنید و با دشمن مخالفت نکید چرا که باعث جذب مردم به سوی دشمن خواهد شد

آری اعلام اینکه دشمن دارد نزدیک می شود روال زندگی را از حالت طبیعی خارج خواهد کرد اما این به معنای جذب به سوی دشمن نیست این به معنای توجه دادن مردم به سوی خطر خواهد بود تا مواظب خود باشند صد البته مخالفت با فرقه ذهبیه احمدیه باعث توجه مردم به این فرقه خواهد بود نه جذب مردم به این دراویش

و اگر سید احمد آوایی واقعا براین عقیده باشد پس مبارزه ایشان با دشمن صهوینستی خدمت تاریخی به اسرائیل غاصب بوده است

جناب اقای اوایی مطرح کردن دشمن باعث جذب مردم به انها نمی باشد بلکه اعلام وجود دشمن درکمین و اعلام خطر است

اعلام خطر مساوی جذب نمی باشد مساوی هشدار است هشدار باعث توجه و پیگیری خواهد بود و این هشدار برای شکارچیان فرقه حکم سم را دارد نه دارو وکمیا

نکته دوم:

شیوه های جذب تمامی فرقه های از جمله دراویش دزفول جذب  به صورت عام نمی باشد( جذب عام مبتنی برارائه تفکر و برهان است و نمیتوان در ان مخفی کاری کرد سوال جایگاه مثبتی دارد)فرقه ها برای جذب سخنرانی مطرح نمی کنند تا سخنران با استدالال و منطق مردم را جذب کنند فرقه ها چون از استدلال و منطقی بسیار ضعیفی برخوردار هستند شروع کارشان را از حوزه تفکرات آغاز نمیکنند بلکه شروع کارشان را در حوزه احساس برقرار میکنند و سعی در به وابستگی عاطفی کشاندن فرد به خود میکنند بطور خلاصه شیوه های جذب در فرقه ها عبارتند از:

مرحله اول برقراری ارتباط عاطفی و دوستانه  بدونه اینکه سخنی از فرقه به میان اید

مرحله دوم تخریب هویت گذشته فرد است

مرحله سوم ارائه هویت فکری جدید است

در طول این مسیر مبلغین فرقه ها با القا القای بی طرفی مقاومت درونی فرد را از بین خواهند برد

وبدترین کار از دید مبلغین فرقه ها افشای هویت فکری انهاست و شناسایی انهامی به مردم است

هیچگاه کسی خودش به یسراغ فرقه نمی رود بلکه این فرقه ها هستند که چون شکارچی در کمین شکار خواهند رفت و استتار اولین شرط موافقیت درشکار است


گزارش سید احمد آوایی از ساخت و توسعه خانقاه ذهبیه دزفول

ارسال شده توسط سید علیرضا حسینی در 89/5/2:: 12:49 عصر

جلسه پرسش پاسخ

با حضور سید احمد آوایی نماینده دزفول در مجلس شورای اسلامی

مکان :مسجد اقا حبیب دزفول

متن پیاده شده ازفیلم موجود

چند نکته از سید علیرضا حسینی:

1-حضور ذهن سید احمد آوایی و در ریز جریان قرار داشتن نماینده دزفول در جریان خرید خانه بغلی خانقاه ذهبیه دزفول و ساخت آن جای سوال دارد که آیا ایشان در تمام قضایااینقدر دقیق و ریز بین هستند(خصوصا  اینکه ایشان اقرار می کند در آن زمان ایران نبوده) یا فقط در قضیه فرقه ذهبیه

2-سید احمد آوایی با تمام زرنگی که دارد در این فیلم  نقش خود و برادرش سید علیرضا آوایی رئیس کل دادگستری استان تهران را در ساخت خانقاه دزفول افشا می کند یعنی زمانی که سید علیرضا وایی دادستان دزفول بوده چگونگی نقش آفرینی خود و برادرش را درساخت عیان می کنند

3-چرا سید احمد آوایی در حالی که در منزل آقای سلیم گندمی قسم یاد می کند که حجه الاسلام  فلاحیان دین ندارد در اینجا سخنش را اطاعت می کند

4-جالب است دوستان اگر کمی به پرانتز ها توجه کنید در می یابید که سید احمد آوایی سعی  بر این دارد که نام دراویش ونام برادر خود سید علیرضا آوایی رئیس دادگستری استان تهران را ذکر نکند و با استفاده از ضمیر و استفاده از کلماتی چون « اینها ،این،آنها،دادگستری،دادستان و... اسامی ذهبیه و سید علیرضا را مخفی نگه دارد

5-به جز کلماتی که در پرانتز قرار دارد مابقی متن پیاده شده فیلم می باشد


سوال(مجری برانامه) : درخصوص ساخت خانقاه (خانقاه دزفول) که ظاهرا با حمایت (نوشته اند) حضرتعالی صورت گرفته، وهم کنون بیش از پیش پیشرفت داشته، فرموده اند: با توجه با اینکه، مراجع تقلید این کار را حرام دانسته اند، شما چه نظری در این ارتباط دارید؟

سید احمد آوایی:بله (این دوستان) این مسئله خانقای دزفولیک داستان مفصلی دارد که من تیترشو،عرض کنم خدمتون.

این اولا ساخت نیست ،بلکه پروانه ی تجدید بنا بوده. از زمانی که اقای اراکی امام جمعه دزفول بود، در آن زمان اخوی بنده(سید علی آوایی) دادستان دزفول بود.آن زمان اینها(دراویش) پروانه تجدید بنا گرفتند، و کسی هم کار به همدیگر نداشت، به اصطلاح بقول خودمان:از قدیم اینها(دراویش) یک همزیستی مسالمت آمیزباعلما داشتند.کاری باهم{نداشتند} در کنار همدیگر زندگی می کردند.اینها (فرقه ذهبیه)خانه بغلی را خریده بودند.فرد اجار نشینی در آن بود، بعد او گفت: یک پولی بدید، تا تخلیه کنم. و پول بهش دادند، ولی تخلیه نکرد.آنها(دراویش)رفتند، شکایت کردند، رفت به دادگستری دزفول (رئیس دادگستری وقت، سید علی آوایی) حرف کی است، سالهای فکرکنم 64 یا65 یعنی داستانش خیلی طولانی است. اصلا آن زمان من لبنان بودم، ایران نبودم، بعد او تخلیه نکرد اینها(دراویش)هم، شکایت کردند، دادستانی و دستگاه قضایی،خیلی کار به ماهیت مسائل سیاسی ندارد، که کی، از کی خوشش می آید، انها طبق قانون عمل می کنند.آن ( دادگستری) دستور تخلیه داد. و آقای اراکی خیلی ناراحت شد که چرا با اینکه امام جمعه است، ودستورداده، دادستان(سیدعلیرضا آوایی) زیربار نرفته! اون زمان اخوی ما(سید علیرضا آوایی) حرفش این بود،و اقای اراکی مخالفت کرد، حرفش این بود که همین خانقاه درتهران عده ای آمدند،آن جا را اشغال کردند،و آن زمان هم مقام معظم رهبری آقا رئیس جمهوربود، انها شکایت کردند، آقا دستور رفع تعرض داد، و گفت به اینها کاری نداشته باشید،آن زمان میرسلیم را فرستاد،و گفت: که توی مملکت قانون حاکم است. کاری به کسی نداشته باشید، هرکی داره کار خودش میکنه


بعدها کشیده شدبه زمانی که من معاون سیاسی استاندارخوزستان بودم .

اقای اراکی که امام جمعه بود،به شهردار گفت: شما نگذارید اینها(دراویش) بسازند، اینها(دراویش)آمدند، شکایت کردند، ما هم(به دراویش) گفتیم: طبق قانون بروید ،به قضیه رسیدگی بکنید، ما کاری به ماهیت اختلافاتی که به اصطلاح نمی دانم ،کی، به کی دارد نداریم، ما مر قانون را باید اجرا بکنیم، حالا چه ما اون زمانی معاونت سیاسی بودیم، من هم آن زمان حرفم این بود:که ما باید من به عنوان (معاون)سیاسی معتقدم هرچیزی را که امنیت که... سیاسی امنیتی بودم، امنیت استان و کشور را تهدید کند باید مقابلش بایستیم.هرچیزی که به این مسائل کاری نداره، ما نباید کاری بهش داشته باشیم.کما اینکه امام که به عنوان مرجع تقلید کاری به هیچ فرقه ای هیچی در چیزها نداشت. با اینکه امام قدرت داشت ،می توانست برخورد کنه.آقا به عنوان رئیس جمهور کاری به کسی نداشت. لذا دزفول جزیره نیست، این که هرکس بیاد با برداشت خودش بخواهد، برخورد کنه این درست نیست. باید روال قانونی خودش صورت بگیرد. بعدها اینها(دراویش) دوباره شکایت کردند، ما گفتیم اقا شما برید وازمراجع قانونی خودشون رسیدگی کنید.تا اینکه من وزیر اطلاعات را دیدم، بهش گفتم :اقای وزیر اطلاعات توی تهران یک همچین داستانی هست، توی دزفول، شما نظرت چیه؟ من کارم اصلا این چیزها نیست، ما باید کارمون به اصطلاح شما، از نظر امنیتی ، چه خطری نسبت به اینها (فرقه ذهبیه)،چیزی؟ مدارکی دارید؟ گفت:نه والله، من که وزیرم، هیچ مشکلی ندارم، اینها(فرقه ذهبیه) را هم می شناسم، هیچ مشکلی هم ندارند، و دزفول یک عده ای خودسر، مقابل اینها( دراویش)می ایستند. ولذا هیچ مشکل قانونی نداره، و به مدیرکلشون هم دستور داد، که اقا، شما هیچگونه کاری بهشون، نداشته باشید.بعد از اینکه این دستور را داد، این رسید به شهردار.دوباره به اینجا که قبلا هم پروانه صادر کرده بود. دوباره رفع توقیفشد،گفت: از نظرماهیچ مشکلی نیست، واین صورت گرفت. بنابراین بنده معتقدم، ما یا تابع شرعیم، یا تابع قانون، اگر تابع شرعیم، امام به عنوان رهبر،که از هیچ کس ترسی نداشت، کاری به اینها نداشت،وگفت: هرکس کار خودش را میکندد، خالت نکرد تو کار اینها با این که اگر دستور می داد مردم همه مرکز اینها را صاف زمین می کردند.مقام معظم رهبری، به عنوان رئیس قوه ی مجریه، وقتی به اینها (دراویش)تعرض شد، دستور داد، رفع تعرض بشه، وهیچ کاری بهشون نداشته باشید. این هم به عنوان مظهرقانون، وکسی که الان خودش رهبر است. بنابرین، وقتی بزرگان ما، یک نظری دارند، وقانون به کسی کار ندارد،ماهم باید تابع انها باشیم.

ماهم باید تابع انها باشیم ما هم هیچ کاری نداریم که کی نظرش چیه به منم هیچ ربطی ندارد من بعنوان کسی که به اصطلاح خودم قانونگذارم اول از همه من بایداحترام به قانون بگذارم

جناب آقای سید احمد آوایی آیا الان هم مدافع قانون هستید یا خیر؟

آیا شما در زمانی که قانون با اهداف خانقاه ذهبیه احمدیه اغتشاشیه و قطب فراماسون او همراه نباشد نیز مدافع قانون هستید ؟؟؟یا فقط در زمانی سید احمد آوایی مدافع قانون است که قانون در راستای اهداف دارویش ذهبیه باشد؟؟؟

جناب سید احمد آوایی ایا مصوبات قانونی شورای تامین را در رابطه با خانقاه ذهبیه و بیمارستان الغدیر و پیرامون آن را قبول دارید؟ یا با قانون مخالف هستید؟آیا حاضرید تن به مصوبات قانونی شورای تامین دهید؟

 میرحسین موسوی نامزده منتخب شما هم دم از قانون زد اما  دیدید ودیدیم تا زمانی قانون را دوست داشت و به قانون احترام می گذاشت و قانون را قبول داشت که به نفع اهداف و منافع خودش و باندش بود ؟

جناب آقای آوایی آیا شما فقط به میرحسین موسوی رای دادید و برای  او بیانیه صادر کردید که او اصلح است یا مش قانونگرای (بخوانید ضد قانونگرایی) او را نیز قبول دارید و در سخن داد قانون را سر می دهید و در عمل پایبند قانون نیستید؟امیدوارم هستیم که سید احمد آوایی نه تنها از رای به میرحسین موسوی پشیمان و نادم شده باشد بلکه و در قانونگریزی از او درس نگرفته باشد و تابع قانون گردد و ما شاهد باشیم سید احمد آوایی در تمامی زمینه ها حتی اگر قانون مخالف فرقه دراویش ذهبیه باشد در کنار قانونگرایان و جلوتر از همه ،مدافع قاون باشد چرا که او خود گفت :

 

ماهم باید تابع انها باشیم ما هم هیچ کاری نداریم که کی نظرش چیه به منم هیچ ربطی ندارد من بعنوان کسی که به اصطلاح خودم قانونگذارم اول از همه من بایداحترام به قانون بگذارم

 

ان شاءالله

سید علیرضا حسینی


<      1   2   3   4      >



بازدید امروز: 16 ، بازدید دیروز: 45 ، کل بازدیدها: 447110
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ