تا پوب بهايي به چنين فرقه روانست
پيداست عملکرد سرانش به چسانست
آن حامي صهيون،ذهبي گشته ازيرا
با نام تصوف بزند ريشه ي دين را
اي صوفي صافي به خدا راه نه اين است
قطبي که فرنگي است بدان هادم دين است
اين مدعياني که به هرسوي دوانند
بي پرده شنو قُطب ز قطُاب ندانند
شرع نبوي را که امام است نگهبان