1-قران
2-سنت يعني سخن فعل و تقرير معصومين
3-اجماع كه تعريف خاصي در شيعه برآن وجود دارد
4-عقل نه هر عقلي و اين توضيح دارد
بوسيله اين چهار اصل احكام اسلام كشف مي شود
كه معلوم نيست عصاريان دارو ساز يا گنجويان دامپزشك در كجا شريعت آموخته اند كه به سراغ طريقت رفته اند و به مرحله ارشاد و دستگيري رسيده اند اميدوارم دوستان مدافع ذهبي كور كورانه تا يك رساله اي ديدن وجوه ديگر مسله را فراموش نكنند
احاديث در رد صوفيه آنقدر زياد هستند كه كسي كه با پاي عقل بخواهد بررسي كند خواهد فهميد صوفيه و بخصوص ذهبيه فرقه ضاله اي بيش نيستند و درگمراهي بسرمي برند و عرفا واقعي اين فرقه را رد كردنند